آمار مطالب

کل مطالب : 73
کل نظرات : 7

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 28
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 28
بازدید ماه : 111
بازدید سال : 340
بازدید کلی : 5501

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سبک زندگی و فضيلت‌های اخلاقی و آدرس sabk-zendegi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 28
بازدید ماه : 111
بازدید کل : 5501
تعداد مطالب : 73
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1

">

کنگره ملی وقف،حماسه اقتصادی و سبک زندگی اسلامی

----------------------------------------------ساعت فلش مذهبی---------

وبلاگ سبک زندگی اسلامی

------------

وبلاگ شهدای هسته ای

تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : محمدرضا
تاریخ : شنبه 7 دی 1392
نظرات
سبک زندگی(2)
بخش پایانی بیانات «مقام معظم رهبری» پیرامون «سبک های زندگی اسلامی و انواع برخوردهای دینی و اسلامی» (33:41)
 
تعداد بازدید از این مطلب: 446
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : شنبه 7 دی 1392
نظرات

بخش نخست بیانات «مقام معظم رهبری» پیرامون «سبک های زندگی اسلامی و انواع برخوردهای دینی و اسلامی» (24:43)

سبک زندگی(2)

دانلود

تعداد بازدید از این مطلب: 383
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : شنبه 7 دی 1392
نظرات

بیانات ارزشمند مقام معظم رهبری در سه دسته ی زیر تقسیم شده اند:

الف:اهمیت فرهنگ در جامعه

ب:مساله تهاجم فرهنگی

ج:وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی:

برای مطالعه بیانات مقام معظم رهبری در تمامی بخش ها به ادامه مطلب مراجه کنید

تعداد بازدید از این مطلب: 296
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : جمعه 6 دی 1392
نظرات


                             

..............نام کتاب: دغدغه های فرهنگی..................نام کتاب: من و کتاب

..............نویسنده: سید علی خامنه ای..................نویسنده: سید علی خامنه ای

..............ناشر: صهبا............................................ناشر: سوره مهر

                  ..                           .

منبع:http://sabk-pnum.blogfa.com

تعداد بازدید از این مطلب: 267
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : جمعه 6 دی 1392
نظرات


اگر هر منصفی به بیانات نبی مکرم اسلام و ائمه (علیهم السلام) و پیشوایان اسلام نگاه کند و

ببیند که اینها
در چه زمانی به کتاب و کتابخوانی دعوت می کردند و فرا می خواندند، همه افسانه ها

 از ذهنش شسته خواهد
شد و خواهد فهمید که دشمنان اسلام راهی جز این نداشتند که

 افسانه های کتاب سوزی و کتاب ستیزی را
بر سر زبانها بیندازند؛

چون اسلام پرچمدار کتابخوانی است.
تعداد بازدید از این مطلب: 182
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : شنبه 23 آذر 1392
نظرات

رهبر معظم انقلاب اسلامی در سفر خراسان شمالی ، «سبک زندگی» را بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدن سازی نوین اسلامی خواندند و با دعوت از نخبگان و صاحبان فکر و اندیشه برای «پرداختن به این مفهوم مهم، آسیب شناسی وضع موجود سبک زندگی در ایران و چاره جویی در این زمینه» تأکید کردند: پیشرفت در علم و صنعت و اقتصاد و سیاست که بُعد ابزاری تمدن اسلامی را شکل می‌دهد وسیله ای است برای دستیابی به سبک و فرهنگ صحیح زندگی و رسیدن به آرامش، امنیت، تعالی و پیشرفت حقیقی.

مقام معظم رهبری ، همچنین با توجه به نو بودن بحث "سبک زندگی" در ادبیات و فضای گفتمانی کشور، با طرح سؤالات متعدد به نوعی آسیب شناسی  عینی از سبگ زندگی پرداختند:

 

- چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟

 - چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمی شود؟

 - چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟

 - چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟

 - الزامات آپارتمان نشینی چیست، آیا رعایت می شود؟

 - الگوی تفریح سالم کدام است؟

 - آیا در معاشرتهای روزانه، همیشه به هم راست می گوییم؟

 - دروغ چقدر در جامعه رواج دارد؟

 - علت برخی پرخاش گریها و نابردباریها در روابط اجتماعی چیست؟

 - طراحی لباسها و معماری شهرها چقدر منطقی و عقلانی است؟

 - آیا حقوق افراد در رسانه ها و در اینترنت رعایت می شود؟

 - علت بروز بیماری خطرناک قانون گریزی در برخی افراد و بعضی بخشها چیست؟

 - چقدر وجدان کاری و انضباط اجتماعی داریم؟

 - توجه به کیفیت در تولیدات داخلی چقدر است؟

 - چرا برخی حرفها و ایده های خوب در حد حرف و رؤیا باقی می ماند؟

 - ساعات کار مفید در دستگاهها چرا کم است؟

 - چه کنیم ریشه ربا قطع شود؟

 - آیا حقوق متقابل زن و شوهر و فرزندان در خانواده ها بطور کامل رعایت می شود؟

 - چرا مصرف گرایی، برای برخی افتخار شده است؟

 - و چه کنیم تا زن هم کرامت و عزت خانوادگیش حفظ شود و هم بتواند وظایف اجتماعی خود را انجام دهد؟

 

رهبر انقلاب اسلامی پس از طرح فهرست وار این سؤالات افزودند: دهها سؤال و مسئله اساسی دیگر نیز وجود دارد که همه آنها با سبک و فرهنگ زندگی مرتبطند و به علت اهمیت این مسائل در زندگی انسان است که قضاوت در مورد یک تمدن با توجه به پیشرفت آن در بخش سبک و فرهنگ زندگی صورت می پذیرد.

 

حضرت آیت الله خامنه ای، پس از تبیین اهمیت عینی «سبک و فرهنگ زندگی»، به مبانی کارگشای این مبحث از منظر اسلام پرداختند و تأکید کردند: اسلام، «خردورزی، اخلاق و حقوق» را مایه های اصلی فرهنگ صحیح می داند و ما نیز باید بطور جدی به این مقولات بپردازیم وگرنه پیشرفت اسلامی و تمدن نوین اسلامی شکل نخواهد گرفت.ایشان در ترسیم چگونگی شکل گیری سبک و شیوه زندگی افزودند: فرهنگ زندگی، متأثر از تفسیر ما از زندگی است و هر هدفی را برای زندگی تعیین کنیم، سبک خاصی را به همراه می آورد.ایشان، تحقق هدف اصلی تعیین شده در هر «مکتب و نظریه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی» را نیازمند اعتقاد و ایمان به آن هدف دانستند و افزودند: بدون اعتقاد جدی و تلاش هیچ هدفی محقق نمی شود.

منبع : http://islamiclifestyle.blogsky.com

تعداد بازدید از این مطلب: 153
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : سه شنبه 16 مهر 1392
نظرات

کتاب «انسان 250 ساله»بیانات و بخشی از دست‌نوشته‌های مقام معظم رهبری در رابطه با زندگی سیاسی مبارزاتی ائمه معصومی علیهم السلام است

عنوان کتاب  تصویرگر حرکت یکپارچه و پیوسته ائمه علیه‌السلام از سال دهم و یازدهم هجری شروع می‌شود تا سال 260 که سال شروع غیبت صغری است، مقصد واحدی را طی می‌کند. محتوای کتاب انسان 250 ساله به دنبال انتقال مفهومی متعالی و مقصد زندگی مجاهدانه ائمه (علیهم السلام) است و از این‌رو بیش از آنکه یک کتاب تاریخی صرف باشد، یک فراتحلیل تاریخی است.

تمام کارهای ائمه در طول این 250 سال کار یک انسان با یک هدف و با یک نیّت بوده اما با تاکتیک‌های مختلف صورت گرفته است. این کتاب 375 صفحه در 17 فصل دارد و در 17 تیرماه 1390 توسط انتشارات صهبا به چاپ رسیده است.

منبع: http://sabkezendegi.ibsblog.ir

تعداد بازدید از این مطلب: 225
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : سه شنبه 16 مهر 1392
نظرات

امام خامنه ای در دیدار با فعالین شجره طیبه صالحین فرمودند: "همین بحث سبک زندگی و اسلوب زندگی به حسب نظر اسلام، این در داخل بسیج می تواند یک معیار برای خودشناسی باشد" و مقام معظم ولایت بهترین الگوی بسیجیان عالم می باشد. از این رو پایگاه اینترنتی بسیج در سلسله مطالب "سبک زندگی، معیار خودشناسی بسیج" به بیان خاطرات و داستان هایی از ساده زیستی امام حاضر و امام راحل می پردازد تا بسیج بتواند با خودشناسی کامل خود، برای اجرای فرامین ولایت و زمینه سازی ظهور و تشکیل حکومت جهانی اسلام توفیق یابد.

زندگی مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای، بسیار ساده و در پایین ترین سطح و با کم ترین امکانات می باشد. معظم لَه مانند معمولی ترین افراد جامعه زندگی می کنند.
ما زمانی خدمت ایشان رفتیم و از آقا درخواست نمودیم تا اجازه بفرمایند از داخل منزلشان و وضیعت زندگیشان فیلم برداری کنیم، تا مردم وضیعت زندگی رهبر خود را ببینند و بفهمند که ایشان چگونه زندگی می کنند. آقا فرمودند: "اگر شما بخواهید زندگی مرا نشان بدهید می ترسم خیلی ها باور نکنند".
حجت الاسلام سید علی اکبر حسینی / برنامه اخلاق در خانواده

 

منبع : http://sabkezendegi.ibsblog.ir

تعداد بازدید از این مطلب: 202
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : چهار شنبه 10 مهر 1392
نظرات

تهران، سالن اجلاس سران
بسم‌‌الله‌‌الرّحمن‌‌الرّحيم‌‌ و الحمد لله ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام على سيّدنا محمّد المصطفى و ءاله الأطيبين‌‌ و صحبه المنتجبين و من تبعهم باحسان الى يوم الدّين‌‌. به شما ميهمانان عزيز خوشامد ميگويم و از خداوند عزيز و رحيم ميخواهم كه به اين تلاش جمعى بركت دهد و آن را گام مؤثرى در جهت بهروزى مسلمانان سازد. «انّه سميع مجيب«. موضوع «بيدارى اسلامى» كه شما در اين اجلاس به آن خواهيد پرداخت، امروزه در صدر فهرست مسائل جهان اسلام و امت اسلامى است؛ پديده‌‌ى شگرفى است كه اگر باذن الله سالم بماند و ادامه يابد، قادر خواهد بود سربرآوردنِ تمدن‌‌اسلامى را در چشم‌‌اندازى نه چندان دوردست، براى امت اسلامى و آنگاه براى جهان بشريت رقم زند. آنچه امروز در برابر چشم ما است و هيچ انسان مطّلع و هوشمندى نميتواند آن را انكار كند، آن است كه اكنون اسلام از حاشيه‌‌ى معادلات اجتماعى و سياسى جهان خارج شده و در مركز عناصر تعيين‌‌كننده‌‌ى حوادث عالم، جايگاهى برجسته و نمايان يافته است و نگاه تازه‌‌اى را در عرصه‌‌ى زندگى و سياست و حكومت و تحولات اجتماعى عرضه ميكند؛ و اين در دنياى كنونى كه پس از شكست كمونيزم و ليبراليزم، دچار خلأ عميق فكرى و نظرى است، پديده‌‌اى مهم و پرمعنى به شمار ميرود. اين نخستين اثرى است كه حوادث سياسى و انقلابى در شمال آفريقا و منطقه‌‌ى عربى، در مقياس جهانى بر جاى گذاشته است، و خود مبشّر حقايق بزرگترى است كه در آينده اتفاق خواهد افتاد. بيدارى اسلامى كه سخنگويان جبهه‌‌ى استكبار و ارتجاع حتّى از به زبان آوردن نام آن نيز پرهيز ميكنند و ميترسند، حقيقتى است كه اكنون تقريباً در سراسر دنياى اسلام ميتوان نشانه‌‌هاى آن را ديد. بارزترين نشانه‌‌ى آن، اشتياق افكار عمومى و بويژه در قشرهاى جوان، به احياء مجد و عظمت اسلام و آگاه شدن آنان از ماهيت نظام سلطه‌‌ى بين‌‌المللى و آشكار شدن چهره‌‌ى وقيح و ستمگر و مستكبر دولتها و كانونهائى است كه بيش از دويست سال شرق اسلامى و غيراسلامى را در زير پنجه‌‌هاى خونين خود فشرده و با نقاب تمدن و فرهنگ، هستى ملتها را دستخوش قدرت‌‌طلبىِ بيرحمانه و تجاوزگرانه‌‌ى خود كرده‌‌اند. ابعاد اين بيدارى مبارك بسى گسترده و داراى امتدادى رمزگونه است؛ ولى آنچه از دستاوردهاى نقد آن در چند كشور شمال آفريقا ديده شد، ميتواند دلها را به نتائج بزرگ و شگرف آينده به اطمينان برساند. همواره تحقق معجزگون وعده‌‌هاى الهى، نشانه‌‌ى اميدبخشى است كه تحقق وعده‌‌هاى بزرگتر را نويد ميدهد. حكايت قرآن از دو وعده‌‌اى كه خداوند به مادر موسى  داد، نمونه‌‌اى از اين تاكتيك ربوبى است. در آن هنگامه‌‌ى دشوار كه فرمان به آب افكندن صندوق حامل نوزاد داده شد، خطاب الهى وعده فرمود كه: «انّا رادّوه اليك و جاعلوه من المرسلين».(1) تحقق وعده‌‌ى اول كه وعده‌‌ى كوچكتر و مايه‌‌ى دلخوشى مادر بود، نشانه‌‌ى تحقق وعده‌‌ى رسالت شد، كه بسى بزرگتر و البته مستلزم رنج و مجاهدت و صبر بلندمدت بود: «فرددناه الى امّه كى تقرّ عينها و لا تحزن و لتعلم انّ وعد الله حقّ».(2) اين وعده‌‌ى حق، همان رسالت بزرگ است كه پس از چند سال تحقق يافت و مسير تاريخ را تغيير داد. نمونه‌‌ى ديگر، يادآورى قدرت فائقه‌‌ى الهى در سركوب مهاجمان به بيت شريف است، كه خداوند به وسيله‌‌ى پيامبر اعظم، براى تشويق مخاطبان، به امتثال امرِ: «فليعبدوا ربّ هذا البيت»(3) به كار ميبَرد و ميفرمايد: «أ لم يجعل كيدهم فى تضليل».(4) يا براى تقويت روحى پيامبر محبوبش و باور وعده‌‌ى : «ما ودّعك ربّك و ما قلى»،(5) از يادآورى نعمت معجزگون : «أ لم يجدك يتيما فأوى. و وجدك ضالّا فهدى» بهره ميگيرد. و چنين نمونه‌‌هائى در قرآن بسيار است. آن روز كه اسلام در ايران پيروز شد و توانست دژ آمريكا و صهيونيزم را در يكى از حساسترين كشورهاى اين منطقه‌‌ى بسيار حساس فتح كند، اهل عبرت و حكمت دانستند كه اگر صبر و بصيرت را به كار گيرند، فتوحات ديگر پى‌‌درپى فرا خواهد رسيد؛ و فرا رسيد. واقعيتهاى درخشان در جمهورى اسلامى كه دشمنان ما بدان اعتراف ميكنند، همه در سايه‌‌ى اعتماد به وعده‌‌ى الهى و صبر و مقاومت و استمداد از خداوند به دست آمده است. مردم ما همواره در برابر وسوسه‌‌ى ضعفائى كه در مقاطع اضطراب‌‌انگيز، نداى: «انّا لمدركون»(6) سر ميدادند، نهيب زده‌‌اند كه : «كلاّ انّ معى ربّى سيهدين».(7) امروز اين تجربه‌‌اى گرانبهاء در دسترس ملتهائى است كه در برابر استكبار و استبداد قد علم كرده و توانسته‌‌اند حكومتهاى فاسد و گوش‌‌به‌‌فرمان و وابسته به آمريكا را سرنگون ساخته يا متزلزل كنند. ايستادگى و صبر و بصر و اعتماد به وعده‌‌ى: «و لينصرنّ الله من ينصره انّ الله لقوىّ عزيز»(8) خواهد توانست اين مسير افتخار را تا رسيدن به قله‌‌ى تمدن اسلامى، در برابر امت اسلامى هموار كند. اكنون در اين جلسه‌‌ى مهم كه جمعى از علماى امت از كشورها و مذاهب گوناگون اسلامى در آن حضور يافته‌‌اند، شايسته ميدانم به بيان چند نكته‌‌ى لازم در مسائل بيدارى اسلامى بپردازم: اولين مطلب آن است كه نخستين امواج بيدارى در كشورهاى اين منطقه كه همزمان با آغاز ورود پيشقراولهاى استعمار آغاز شد، غالباً به وسيله‌‌ى علماى دين و مصلحان دينى پديد آمد. نام رهبران و شخصيتهاى برجسته چون سيدجمال‌‌الدين و محمد عبده و ميرزاى شيرازى و آخوند خراسانى و محمود الحسن و محمدعلى و شيخ فضل‌‌الله و حاج آقا نورالله و ابوالاعلى مودودى و دهها روحانى معروف بزرگ و مجاهد و متنفذ از كشورهاى ايران و مصر و هند و عراق در صفحات تاريخ براى هميشه ثبت و ضبط است. در دوران معاصر هم نام درخشان «امام خمينى» عظيم چون ستاره‌‌ى پرفروغى بر تارك انقلاب اسلامى ايران ميدرخشد. در اين ميان، صدها عالم معروف و هزاران عالم غيرمعروف نيز، امروز و ديروز، نقش‌‌آفرين حوادث اصلاحىِ بزرگ و كوچك در كشورهاى گوناگون بوده‌‌اند. فهرست مصلحان دينى از قشرهاى غيرروحانى همچون حسن‌‌البناء و اقبال لاهورى نيز بلند و اعجاب‌‌انگيز است. روحانيان و رجال دين‌‌شناس كمابيش در همه جا مرجع فكرى و سنگ صبور روحى مردم بوده‌‌اند و هرجا كه در هنگامه‌‌ى تحولات بزرگ، در نقش هدايتگر و پيشرو ظاهر شده و در پيشاپيش صفوف مردم در مواجهه با خطرات حركت كرده‌‌اند، پيوند فكرى ميان آنان و مردم افزايش يافته و انگشت اشاره‌‌ى آنان در نشان دادن راه به مردم، اثرگذارتر بوده است. اين به همان اندازه كه براى نهضت بيدارى اسلامى داراى سود و بركت است، براى دشمنان امت و كينه‌‌ورزان با اسلام و مخالفان حاكميت ارزشهاى‌‌اسلامى ، دغدغه‌‌آفرين و نامطلوب است و سعى ميكنند اين مرجعيت فكرى را از پايگاه‌‌هاى دينى سلب كرده و قطبهاى جديدى براى آن بتراشند؛ كه به تجربه دريافته‌‌اند كه با آنان ميتوان بر سر اصول و ارزشهاى ملى  براحتى معامله كرد! چيزى كه در مورد عالمان باتقوا و رجال دينىِ متعهد هرگز اتفاق نخواهد افتاد. اين، وظيفه‌‌ى عالمان دين را سنگين‌‌تر ميكند. آنها بايد با هوشيارى و دقت فراوان، و با شناخت شيوه‌‌ها و ترفندهاى فريبنده‌‌ى دشمن، راه نفوذ را بكلى ببندند و فريب دشمن را ناكام كنند. نشستن بر سفره‌‌ى رنگين متاع دنيا، از بزرگترين آفتها است. آلوده شدن به صله و احسانِ صاحبان زر و زور و نمك‌‌گير شدن در برابر طاغوتهاى شهوت و قدرت، خطرناك‌‌ترين عامل جدائى از مردم و از دست دادن اعتماد و صميميت آنها است. منيّت و قدرت‌‌طلبى كه سست‌‌عنصران را به گرايش به سوى قطبهاى قدرت فرا ميخواند، بستر آلودگى به فساد و انحراف است. اين آيه‌‌ى قرآن  را همواره بايد در گوش داشته باشند كه: «تلك الدّار الأخرة نجعلها للّذين لايريدون علوّا فى الأرض و لا فسادا و العاقبة للمتّقين».(9) امروز در دوران حركتهاى اميدبخش بيدارى اسلامى، گاه صحنه‌‌هائى ديده ميشود كه نمايشگر تلاش عمله‌‌ى آمريكا و صهيونيسم براى تراشيدن مرجعيتهاى فكرىِ نامطمئن از يك سو، و تلاش قارونهاى شهوتران براى كشاندن اهل دين و تقوا بر سر بساط مسموم و آلوده‌‌ى خود، از سوى ديگر است. علماى دين و رجال ديندار و دين‌‌مدار، بايد بشدت مراقب و دقيق باشند. دومين نكته، لزوم ترسيم هدف بلندمدت براى بيدارى اسلامى در كشورهاى مسلمان است؛ نقطه‌‌ى متعالى و والائى كه بيدارى ملتها را بايد سمت و سو دهد و آنان را به آن نقطه برساند. با شناسائى اين نقطه است كه ميتوان نقشه‌‌ى راه را ترسيم كرد و هدفهاى ميانى و نزديك را در آن مشخص نمود. اين هدف نهائى نميتواند چيزى كمتر از «ايجاد تمدن درخشان اسلامى» باشد. امت اسلامى با همه‌‌ى ابعاض خود در قالب ملتها و كشورها، بايد به جايگاه تمدّنىِ مطلوب قرآن دست يابد. شاخصه‌‌ى اصلى و عمومى اين تمدن، بهره‌‌مندى انسانها از همه‌‌ى ظرفيتهاى مادى و معنوى‌‌اى است كه خداوند براى تأمين سعادت و تعالى آنان، در عالم طبيعت و در وجود خود آنان تعبيه كرده است. آرايش ظاهرى اين تمدن را در حكومت مردمى، در قوانين برگرفته از قرآن، در اجتهاد و پاسخگوئى به نيازهاى نوبه‌‌نوى بشر، در پرهيز از تحجر و ارتجاع و نيز بدعت و التقاط، در ايجاد رفاه و ثروت عمومى، در استقرار عدالت، در خلاص شدن از اقتصاد مبتنى بر ويژه‌‌خوارى و ربا و تكاثر، در گسترش اخلاق انسانى، در دفاع از مظلومان عالم، و در تلاش و كار و ابتكار، ميتوان و بايد مشاهده كرد. نگاه اجتهادى و عالمانه به عرصه‌‌هاى گوناگون، از علوم انسانى تا نظام تعليم و تربيت رسمى، و از اقتصاد و بانكدارى تا توليد فنى و فناورى، و از رسانه‌‌هاى مدرن تا هنر و سينما، و تا روابط بين‌‌الملل و غيره و غيره، همه از لوازم اين تمدن‌‌سازى است. تجربه نشان داده است كه اينها همه، كارهاى ممكن و در دسترس توانائيهاى جوامع ما است. نبايد با نگاه شتابزده يا بدبينانه به اين چشم‌‌انداز نگريست. بدبينى به توانائيهاى‌‌خود، كفران نعمت الهى است؛ و غفلت از امداد الهى و كمك سنتهاى آفرينش، فرو لغزيدن به ورطه‌‌ى: «الظّانّين بالله ظنّ السّوء»(10) است. ما ميتوانيم حلقه‌‌ى انحصارات علمى و اقتصادى و سياسىِ قدرتهاى سلطه‌‌گر را بشكنيم و امت اسلامى را پيشروِ احقاق حق اكثريت ملتهاى جهان كه اينك مقهور اقليت مستكبرند، باشيم. تمدن اسلامى ميتواند با شاخصه‌‌هاى ايمان و علم و اخلاق و مجاهدت مداوم، انديشه‌‌ى پيشرفته و اخلاق والا را به امت اسلامى و به همه‌‌ى بشريت هديه دهد و نقطه‌‌ى رهائى از جهان‌‌بينى مادى و ظالمانه و اخلاقِ به لجن كشيده‌‌اى كه اركان تمدن امروزىِ غربند، باشد. مطلب سوم آن است كه در نهضتهاى بيدارى اسلامى بايد تجربه‌‌ى تلخ و دهشتناك تبعيت از غرب در سياست و اخلاق و رفتار و سبك زندگى، مورد توجه دائم باشد. كشورهاى مسلمان در بيش از يك قرن تبعيت از فرهنگ و سياست دولتهاى مستكبر، به آفات مهلكى همچون وابستگى و ذلت سياسى، فلاكت و فقر اقتصادى، سقوط فضيلت و اخلاق، عقب‌‌ماندگى خجلت‌‌آور علمى، دچار شدند؛ و اين در حالى بود كه امت اسلامى از سابقه‌‌اى افتخارانگيز در همه‌‌ى اين عرصه‌‌ها برخوردار بود. اين سخن را نبايد به معنى دشمنى با غرب دانست. ما با هيچ گروهى از انسانها به خاطر تمايز جغرافيائى، دشمنى نداريم. ما از على (عليه‌‌السّلام) آموخته‌‌ايم كه در باره‌‌ى انسانها فرمود : «امّا اخ لك فى الدّين او نظير لك فى الخلق».(11) ادعانامه‌‌ى ما، عليه ظلم و استكبار، و تحكّم و تجاوز، و فساد و انحطاط اخلاقى و عملى است كه از سوى قدرتهاى‌‌استعمارى  و استكبارى بر ملتهاى ما وارد شده است. هم‌‌اكنون نيز تحكّمها و دخالتها و زورگوئيهاى آمريكا و برخى دنباله‌‌روانش در منطقه را در كشورهائى كه نسيم بيدارى در آنها به طوفان قيام و انقلاب بدل شده است، مشاهده ميكنيم. وعده‌‌ها و وعيدهاى آنان نبايد در تصميمها و اقدامهاى نخبگان سياسى و در حركت عظيم مردمى اثر بگذارد. در اينجا نيز بايد از تجربه‌‌ها درس بياموزيم. آنها كه در طول ساليان به وعده‌‌هاى آمريكا دل خوش كرده و ركون به ظالم را مبناى مشى و سياست خود ساختند، نتوانستند گرهى از كار ملت خود بگشايند، يا ستمى را از خود يا ديگران برطرف كنند. آنها با تسليم در برابر آمريكا نتوانستند از ويرانىِ حتّى يك خانه‌‌ى فلسطينى در سرزمينى كه متعلق به فلسطينيان است، جلوگيرى كنند. سياستمداران و نخبگانى‌‌كه فريفته‌‌ى  تطميع يا مرعوب تهديد جبهه‌‌ى استكبار شوند و فرصت بزرگ بيدارى اسلامى را از دست دهند، بايد از اين تهديد الهى بيمناك باشند كه فرمود: «أ لم تر الى الّذين بدّلوا نعمت الله كفرا و احلّوا قومهم دار البوار. جهنّم يصلونها و بئس القرار».(12) نكته‌‌ى چهارم آن است كه امروز يكى از خطرناك‌‌ترين چيزهائى كه نهضت بيدارى اسلامى را تهديد ميكند، اختلاف‌‌افكنى و تبديل اين نهضتها به معارضه‌‌هاى خونين فرقه‌‌اى و مذهبى و قومى و ملّى است. اين توطئه هم‌‌اكنون از سوى سرويسهاى جاسوسى غرب و صهيونيزم، با كمك دلارهاى نفتى و سياستمداران خودفروخته، از شرق آسيا تا شمال آفريقا و بويژه در منطقه‌‌ى‌‌عربى ، با جد و اهتمام دنبال ميشود و پولى كه ميتوانست در خدمت بهروزى خلق خدا باشد، خرج تهديد و تكفير و ترور و بمبگذارى و ريختن خون مسلمانان و برافروختن آتش كينه‌‌هاى درازمدت ميگردد. آنها كه قدرت يكپارچه‌‌ى اسلامى را مانع هدفهاى خبيث خود ميدانند، دامن‌‌زدن به اختلافها در درون امت اسلامى را آسانترين راه براى مقصود شيطانى خود يافته‌‌اند و تفاوتهاى نظرى در فقه و كلام و تاريخ و حديث را - كه طبيعى و اجتناب‌‌ناپذير است - دستاويز تكفير و خونريزى و فتنه و فساد ساخته‌‌اند. نگاه هوشمندانه به صحنه‌‌ى درگيريهاى داخلى، دست دشمن را در پس اين فاجعه‌‌ها بروشنى نشان ميدهد. اين دست غدّار، بى‌‌شك از جهلها و عصبيتها و سطحى‌‌نگرى‌‌ها در ميان جوامع ما بهره‌‌بردارى ميكند و بر روى آتش، بنزين ميريزد. وظيفه‌‌ى مصلحان و نخبگان دينى و سياسى در اين ماجرا بسيار سنگين است. اكنون ليبى به گونه‌‌اى، مصر و تونس به گونه‌‌اى، سوريه به گونه‌‌اى، پاكستان به گونه‌‌اى، و عراق و لبنان به گونه‌‌اى درگير يا در معرض اين شعله‌‌هاى خطرناكند. بايد بشدت مراقب و در پى علاج بود. ساده‌‌انديشى است كه اين همه را به عوامل و انگيزه‌‌هاى عقيدتى و قومى نسبت دهيم. تبليغات غرب و رسانه‌‌هاى منطقه‌‌اىِ وابسته و مزدور، جنگ ويرانگر در سوريه را نزاع شيعه و سنّى وانمود ميكند و حاشيه‌‌ى امنى براى صهيونيستها و دشمنان مقاومت در سوريه و لبنان پديد مى‌‌آورد. اين در حالى است كه دو طرف نزاع در سوريه، نه سنّى و شيعه، بلكه طرفداران مقاومت ضدصهيونيستى و مخالفان آنند. نه دولت سوريه يك دولت شيعى، و نه معارضه‌‌ى سكولار و ضد اسلامِ آن يك گروه سنّى‌‌اند. تنها هنر گردانندگان اين سناريوى فاجعه‌‌آميز آن است كه توانسته‌‌اند از احساسات مذهبىِ ساده‌‌انديشان در اين آتش‌‌افروزى مهلك استفاده كنند. نگاه به صحنه و دست‌‌اندركاران سطوح مختلف آن، ميتواند مسئله را براى هر انسان منصفى روشن كند. اين موج تبليغات در مورد بحرين نيز به گونه‌‌اى ديگر به دروغ و فريب سرگرم است. در بحرين، اكثريتى مظلوم كه سالهاى متمادى است از حق رأى و ديگر حقوق اساسى‌‌يك ملت، محرومند، به مطالبه‌‌ى حق خود برخاسته‌‌اند. آيا چون اين اكثريتِ مظلوم شيعه‌‌اند و حكومت جبارِ سكولار، متظاهر به سنى‌‌گرى است، بايد اين را نزاع شيعه و سنّى دانست؟ استعمارگران اروپائى و آمريكائى و همپياله‌‌هاى آنان در منطقه البته ميخواهند چنين وانمود كنند، ولى آيا  اين حقيقت است؟ اينها است كه علماى دين و مصلحان منصف را به تأمل و دقت و احساس مسئوليت فرا ميخواند و شناختن هدفهاى دشمنان در عمده كردن اختلافات مذهبى و قومى و حزبى را بر همه فرض ميسازد. نكته‌‌ى پنجم آن است كه درستى مسير نهضتهاى بيدارى اسلامى را از جمله بايد در موضعگيرى آنان در قبال مسئله‌‌ى فلسطين جستجو كرد. از 60 سال پيش تاكنون داغى‌‌بزرگتر از غصب كشور فلسطين بر دل امت اسلامى  نهاده نشده است. فاجعه‌‌ى فلسطين از روز اوّل تاكنون، تركيبى از كشتار و ترور و ويرانگرى و غصب و تعرض به مقدسات اسلامى بوده است. وجوب ايستادگى و مبارزه در برابر اين دشمن حربى و غاصب، مورد اتفاق همه‌‌ى مذاهب اسلامى و محلّ اجماع همه‌‌ى جريانات صادق و سالمِ ملّى بوده است. هر جريانى در كشورهاى اسلامى كه اين وظيفه‌‌ى دينى و ملى را به ملاحظه‌‌ى خواست تحكّم‌‌آميز آمريكا يا به بهانه‌‌ى توجيه‌‌هاى غيرمنطقى، به دست فراموشى بسپارد، نبايد انتظار داشته باشد كه به چشم وفادارى به اسلام يا صداقت در ادعاى ميهن‌‌دوستى به او نگريسته شود. اين يك محك است. هر كس شعار آزادى قدس شريف و نجات ملت فلسطين و سرزمين فلسطين را نپذيرد يا به حاشيه ببرد و به جبهه‌‌ى مقاومت پشت كند، متهم است. امت اسلامى بايد در همه جا و همه وقت، اين معيار و شاخصِ نمايان و اساسى را در مدنظر داشته باشد. ميهمانان عزيز! برادران و خواهران! كيد دشمن را هرگز از نظر دور مداريد. غفلت ما براى دشمنان ما فرصت‌‌آفرين است. درس على(عليه‌‌السّلام) به ما اين است كه: «من نام لم ينم عنه».(13) تجربه‌‌ى ما در جمهورى اسلامى در اين زمينه نيز عبرت‌‌آموز است. با پيروزى انقلاب اسلامى در ايران، دولتهاى مستكبر غربى و آمريكا كه مدتهاى مديد پيش از آن، طاغوتهاى ايرانى را در مشت خود گرفته و سرنوشت سياسى و اقتصادى و فرهنگى كشورمان را رقم ميزدند و نيروى پرقدرت ايمان اسلامى در درون جامعه را دست‌‌كم گرفته و از توان بسيج و هدايت اسلام و قرآن بى‌‌خبر مانده بودند، ناگهان به غفلت خود پى بردند و دستگاههاى‌‌حاكميتى  و سرويسهاى اطلاعاتى و اتاقهاى فرمان آنان به كار افتادند تا شكست فاحش خود را جبران كنند. انواع توطئه‌‌ها و ترفندها را در اين سى‌‌وچند سال از آنان ديده‌‌ايم. چيزى كه مكر آنان را نقش بر آب كرده است، در اصل دو عامل اساسى است: ايستادگى بر سر اصول اسلامى، و حضور مردم در صحنه. اين دو عامل در همه جا كليد فتح و فرج است. عامل اوّل به وسيله‌‌ى ايمان صادقانه به وعده‌‌ى الهى، و عامل دوم به بركت تلاش مخلصانه و تبيين صادقانه تضمين ميشود. ملتى كه صدق و صميميت پيشوايان را باور كند، صحنه را از حضور پر بركت خود رونق ميبخشد؛ و هر جا كه ملت با عزم راسخ در صحنه بماند، هيچ قدرتى توان شكست دادن آن را نخواهد داشت. اين تجربه‌‌ى موفقى براى همه‌‌ى ملتهائى است كه با حضور خود بيدارى اسلامى را رقم زدند. از خداوند متعال هدايت و دستگيرى و كمك و رحمتش را براى شما و همه‌‌ى ملتهاى مسلمان مسئلت ميكنم. والسّلام عليكم و رحمةالله‌‌ و بركاته

منبع : سایت مقام معظم رهبری

تعداد بازدید از این مطلب: 197
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمدرضا
تاریخ : چهار شنبه 10 مهر 1392
نظرات

 

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحيم
خوشامد عرض ميكنيم به همه‌ى شما برادران و خواهران عزيز كه اين افتخار را داريد كه در كسوت تعليم و تربيت در جامعه‌ى اسلامى مشغول فعاليتيد، يا ان‌شاءالله در آينده مشغول فعاليت خواهيد شد؛ كه واقعاً هم افتخار بزرگى است.
ياد شهيد بزرگوار عزيزمان، مرحوم شهيد مطهرى (رضوان الله تعالى عليه) و همچنين شهداى آموزش و پرورش را ــ معلمين، دانش‌آموزان  ــ كه يكى از زيباترين و باشكوه‌ترين مناظر دفاع مقدس است، گرامى ميداريم و اميدواريم ان‌شاءالله دست خداى متعال و حمايت الهى هميشه بر سر شما معلمين عزيز و مسئولان آموزش و پرورش باشد و روزبه‌روز اين درخت پربار و پربركت، مباركتر براى كشور ما و ملت ما به حساب بيايد.
اولاً اين جلسه براى تكريم و احترام به معلمين است. آنچه در باب تعليم و تربيت، در باب آموزش و پرورش ــ چه ستاد آموزش، چه صفوف منظم آموزش در سراسر كشور ــ لازم است عرض شود، غالباً به مسئولين و كسانى كه دست‌اندركار اجرا هستند، عرض ميشود؛ آنچه امروز در درجه‌ى اول براى ما اهميت دارد، اين است كه نشان دهيم احترام قلبى‌اى را كه شايسته‌ى مقام تعليم و تربيت است. اصل اين است كه «معلمى» منزلت لازم را در جامعه‌ى اسلامى داشته باشد. خيلى كوته‌بينى است كه انسان شغل معلمى و آموزگارى را رديف ساير مشاغل متعارف زندگى قرار دهد، كه يك وسيله‌اى است فقط براى تعيّش، كه انسان بتواند عائشه كند؛ نانى در بياورد و زندگى‌اى بگذراند؛ اين حقيقت ندارد، اينجورى نيست، معلمى در رديف ساير مشاغل نيست؛ بسيار بالاتر است.
اگر به حقيقت تعليم و تربيت و جايگاه معلم توجه شود، حقيقتاً اينجورى بايد تشبيه كنيم: كسى كه پرداخت كننده و تراش دهنده‌ى به يك گوهر گرانبها است، كه به آن ارزش ميبخشد. اين گوهر گرانبها همين بچه‌هاى مايند، همين كودكان مايند، كودكان ملتند، كه نسلهاى آينده را با همه‌ى مشخصات و مميزاتشان تشكيل ميدهند و به وجود مى‌آورند. شما معلمها هستيد كه داريد اين شخصيتها را شكل ميدهيد، پرداخت ميكنيد. صرفاً اين نيست كه در كلاس درس، دو كلمه شما بگوئيد و او ياد بگيرد؛ همه‌ى رفتار شما، حركات شما، منش شما، اخلاق شما، به صورت مستقيم در اين مخاطبِ گيرا اثر ميگذارد و او را شكل ميدهد. آنچه هم كه به عنوان تعليم در ذهن او كار ميگذاريد، از ماندگارترين حقايقى است كه در ذهن انسان باقى ميماند. بعد از پنجاه سال، شصت سال، خيلى از جزئياتى كه معلم به دانش‌آموز گفته است، در ذهن انسان هست؛ خيلى از خصوصياتى كه او با رفتار خود، با اخلاق خود، با نحوه‌ى حرف زدن خود، با نحوه‌ى تعامل خود به دانش‌آموز منتقل كرده است، در انسان باقى ميماند. گاهى انسان متوجه است، گاهى هم متوجه نيست؛ همه‌ى ما ندانسته در همان راهى داريم حركت ميكنيم كه بخش معْظمى از آن را معلمين در نهاد ما قرار داده‌اند؛ اين خيلى چيز مهمى است.
يك كشور اگر بخواهد به سرافرازى برسد، به رفاه و غنا برسد، به علم و تفوّق علمى منتهى شود، اگر بخواهد مردم شجاع، آزاده، فهميده، عاقل، خردمند و متفكر تحويل جامعه‌ى بشرى دهد، بايد اين زيرساخت اصلى را درست كند؛ زيرساخت تعليم دوران كودكى و نوجوانى. اين، شأن معلم است. لذا به معلم خيلى بايد احترام كرد. براى ايجاد آمادگى لازم در معلم، خيلى بايد صرف وقت كرد. براى تهيه‌ى سازوكارى كه تعليم و تربيت در آن مؤثر باشد و جهتِ درست داشته باشد، خيلى بايد سرمايه‌گذارى كرد. اينكه ما بر روى اين تحول بنيادين در آموزش و پرورش در سالهاى گذشته تكيه كرديم ــ كه خب، بحمدالله امروز سند اين تحول در اختيار آموزش و پرورش است و در واقع نقشه‌ى راه، مشخص و معيّن شده است ــ براى خاطر اين است. تحول در انسانها، تغيير صحيح در دلها و باورها و حركات و خلقيات و امثال اينها، احتياج دارد به يك زيرساخت محكم؛ اين زيرساخت، آموزش و پرورش است.
آموزش و پرورش ما آن روزى كه در كشور به شكل جديد درآمد، بر اساس يك مبناى فكرى و اعتقادىِ ديگر به وجود آمد؛ ما هم در طول ده‌ها سال ــ از اوّلى كه آموزش و پرورش جديد در كشور آمد ــ بر همان مبنا حركت كرديم، در واقع در همان ريل پيش رفتيم؛ كه خب، ريل درستى نبود. اين سند تحول بايد ما را به سمت هدفهاى اسلامى حركت دهد؛ بايد جامعه را به سبك زندگىِ حقيقتاً اسلامى پيش ببرد؛ بايد بتواند در ما خصلتهاى والاى انسانى را به وجود بياورد. ما امروز در خودمان، در خلقيات خودمان، در رفتار خودمان، نقائصى مشاهده ميكنيم؛ اين نقائص بايد برطرف شود. استعداد بشرى در جامعه‌ى ايرانى، يك استعداد انبوه و سرشار است؛ اين استعداد بايد امكان بروز پيدا كند، جهت صحيح پيدا كند. اين سند تحول ناظر به يك چنين چيزى است.
اشاره كردند به زيرساختهاى سند تحول. من همين‌جا عرض بكنم؛ سند تحول يك متنى است كه بايد عملياتى شود، منتها به‌هيچ‌وجه نبايد در آن شتابزدگى باشد؛ با تدبر، با تأمل، با ملاحظه‌ى صحيح جوانب بايد پيش رفت. كار، كار عميقى است. كارهاى عميق، كوتاه‌مدت نيست؛ زودبازده نيست؛ بلندمدت است؛ ديربازده است؛ اگر درست صورت بگيرد، ماندگار خواهد شد، مثمر خواهد شد؛ اگر سرهم‌بندى شد، شتابزده شد، آن وقت نتيجه‌ى لازم را نخواهد داد. فرمود: «و مجتنى الثّمرة لغير وقت ايناعها كالزّارع بغير ارضه»؛  اگر چنانچه ميوه را قبل از اينكه برسد، چيديد، در واقع چيزى به دست نياورده‌ايد و زحمتتان هدر رفته است. بگذاريد ميوه برسد، بعد بچينيد تا از همه‌ى منافع آن بهره ببريد.
شايد حلقه‌هاى تحقيقاتىِ متعددى لازم است كه براى بخشهاى اين سند تحول، راهكارهاى اجرائى و عملياتى پيدا كند، تا حقيقتاً اين ريل، صحيح گذاشته شود؛ آن‌وقت اين قطار بر روى ريل حركت كند. البته لازم است هم دولت، هم مجلس، براى پشتيبانى مالى آموزش و پرورش، براى پيشرفت در اين كار، به طور جدى تأمل كنند، تدبر كنند. آموزش و پرورش را نميشود به حال خود رها كرد و پشتيبانى لازم از آن به عمل نياورد، بعد هم توقع داشت كه پيش برود.
خب، بحمدالله در اين سالها كارهاى خيلى خوبى شده است ــ بنده هم گزارشهائى دارم ــ آنچه شده است، خوب است؛ اما آنچه نشده است و بايد بشود و اگر امروز دست‌به‌كار نشويم، قطعاً دير خواهد شد، خيلى زياد است؛ آن هم يك فهرست بلندبالائى است كه مسئولين محترم آموزش و پرورش ــ چه در ستاد، چه در صف ــ ان‌شاءالله بايد به اين نكات توجه كنند.
اين مسئله‌ى دانشگاه فرهنگيان هم خيلى مهم است؛ اين هم از جمله‌ى چيزهائى است كه بايد به طور جدى به آرايش درونى آن توجه شود. معلم اگر شخصيت خودش ساخته نباشد، نميتواند به متعلم خود، به مخاطب خود چيزى بدهد. اينجا شخصيت معلمين ساخته ميشود. اگرچه اين دانشگاه در ذيل آموزش و پرورش تعريف شده است و مربوط به آموزش و پرورش است، ليكن آموزش عالى بايد همه‌ى پشتيبانى‌هاى ممكن را از اين دانشگاه‌ها بكند. اينها كارهائى است كه در زمينه‌ى آموزش و پرورش بايد انجام بگيرد.
آموزش و پرورش يك دستگاه معمولى و عادى در عرض ساير دستگاه‌ها نيست؛ اين يك مركز اساسى و مهمى است؛ حالا ميتوانيد آن را به عنوان موتور يك قطار، ميتوانيد به عنوان مركز ذخيره‌ى يك مجموعه تعبير كنيد؛ به هر حال فرق ميكند با دستگاه‌هاى اجرائى ديگر. كار عمقى و بنيانى در اين وزارتخانه به قدرى است كه در ساير وزارتخانه‌ها نظير آن را نميشود پيدا كرد؛ حتّى وزارتخانه‌هاى مشابه فرهنگى هم آن مقدار حساسيت و ظرافت و دقتى كه در اين مجموعه لازم است به كار گرفته شود، ندارند. به هر حال مجموعه‌ى بسيار مهمى است.
يك تشكر هم بايد حتماً بكنيم از معلمين عزيزمان كه اين شغل را اختيار كرده‌اند و اين زحمات را بر عهده گرفته‌اند. اى بسا كسانى بودند كه ميتوانستند سراغ كارهاى ديگرى بروند كه هم درآمد بيشترى داشت، هم ممكن بود موقعيتهاى سياسى و اجتماعى بيشترى داشته باشد، اما خود را وقف اين مجموعه كردند؛ اين خيلى باارزش است. در طول اين سالها هم معلمين هميشه پاى منافع انقلاب ايستاده‌اند، كه يك نمونه‌اش مسئله‌ى دفاع مقدس و جنگ تحميلى است، كه اشاره كرديم به شهداى معلم و دانش‌آموز در آموزش و پرورش؛ نمونه‌هاى ديگرى هم در جاهاى مختلف دارد. خيلى‌ها برنامه‌هائى داشتند براى معلمين، براى مدارس، به دنبال هدفهاى سياسى بودند؛ آن كه ايستاد، معلم بود. اينها همه پيش خداى متعال حسنه است؛ اينها همه كارهاى مؤثر و مهمى است كه خيلى اوقات ممكن است به چشم كسى هم درست نيايد، اما از چشم كرام‌الكاتبين بيرون نيست.
مسئله‌ى كتابهاى درسى هم بسيار مهم است. بايد به طور مداوم و به تناسب نيازها، مضمون اين كتابها، محتواى اين كتابها ترقى و پيشرفت داشته باشد. دستگاه‌هاى هشيارِ مراقب در كل آموزش و پرورش بايد وجود داشته باشد كه هم پيشرفتهاى مبتنى بر سند تحول را تعقيب كند، ببيند كجا لنگى هست، كجا اشكال وجود دارد، كجا تجربه‌ى ناموفق هست، بلافاصله اصلاح كند ــ چشم بينا لازم است ــ هم در زمينه‌ى مواد درسى و كتابهاى درسى، نيازها را بسنجد. سالهاست كه ما يك مسائلى را در كتابها ميگنجانيم؛ بعضى‌ها خارج ميكنند، بعضى‌ها داخل ميكنند. ببينيم چه لازم است از معارف الهى، معارف اسلامى، معارف مدنى، معارف تمدن‌ساز، معارف انسان‌ساز؛ معارفى كه يك ملت را سربلند ميكند، پيشرو ميكند، پيشتاز ميكند؛ كه اگر در كتابهاى ما وجود ندارد، آنها را بگنجانيم؛ چه چيزهائى نقطه‌ى مقابل است، تخدير كننده است، گمراه كننده است، آنها را حذف كنيم؛ چه چيزهائى به تناسب نسلها يا جنسيتها لازم است، آنها را بگنجانيم. فرض بفرمائيد در كتابهاى درسى دختران ممكن است چيزهائى لازم باشد در زمينه‌هاى خانه‌دارى، تربيت فرزند و امثال اينها؛ و در كتابهاى پسران ممكن است چيزهاى ديگرى لازم باشد در مواجهه‌ى با مسائل كار، زندگى و امثال اينها؛ اينها مراقبت لازم و ديده‌بانىِ دائم احتياج دارد و بايد اين كارها انجام بگيرد. به‌هرحال كار، بسيار كار مهمى است.
امسال ما عرض كرديم: حماسه‌ى سياسى و حماسه‌ى اقتصادى. هر دو مقوله از مقولاتى است كه آحاد ملت در آن ميتوانند نقش ايفاء كنند؛ و تا آحاد ملت نقش ايفاء نكنند، حماسه به‌وجود نمى‌آيد. البته بعضى‌ها ممكن است گرفتار باشند، بعضى‌ها تنبل باشند، بعضى‌ها شوق و شور لازم را نداشته باشند؛ وقتى قاطبه‌ى ملت، نوع مردم در سرتاسر كشور، با نگاه به آن چشم‌انداز روشن، انگيزه‌ى لازم را براى حركت داشتند، حماسه به وجود مى‌آيد و ان‌شاءالله به فضل الهى، به توفيق الهى، اين حماسه به وجود خواهد آمد. در اين زمينه، آموزش و پرورش نقش‌آفرين است. اى بسا دانش‌آموزى كه خود او هنوز در موقعيت قانونى براى رأى دادن نيست، اما ميتواند خانواده‌ى خود را براى ورود در اين ميدان، براى انجام مسئوليت، تحت تأثير قرار دهد. اين تعداد كثير معلمين در سرتاسر كشور، هم در اين مسئله‌ى انتخابات ــ كه مصرع برجسته‌ى حماسه‌ى سياسى، همين انتخاباتى است كه پيش رو است ــ هم در بخش حماسه‌ى اقتصادى كه يك چيز بلندمدت است، ميتوانند تأثير بگذارند، ميتوانند نقش‌آفرينى كنند.
كشور ما و ملت بزرگ ما با اهداف و آرمانهائى كه دارد، به حماسه‌سازى در بخشهاى مختلف نياز دارد. ما بايد با جهش پيش برويم برادران و خواهران عزيز! اين ملت با همه‌ى استعدادى كه دارد، در طول دوران طولانى اختناق ــ كه بعد هم اين اختناق همراه شد با دخالت بيگانگان و سلطه‌ى سياسى و اقتصادى و فرهنگى بيگانگان ــ عقب ماند؛ از جاده‌ى علم عقب مانديم، از سازندگى عقب مانديم، از اقتصاد عقب مانديم، دچار آفتهاى گوناگون فرهنگى و معرفتى شديم. انقلاب اين فرصت را در مقابل ملت ايران گذاشت كه اين عقب‌ماندگى را جبران كند؛ و مى‌بينيد كه در طول سه دهه‌ى گذشته‌ى انقلاب، ملت ايران چه مهارتى از خود نشان داد، چه پيشرفتى كرد، چه استعدادى در وجود خود ارائه كرد به همه‌ى بينندگان در سرتاسر عالم. پيشرفتهاى ملت ايران در اين سه دهه، متناسب با سى سال نيست؛ يك نمونه‌اش پيشرفتهاى علمى است كه مجامع جهانى چاره‌اى ندارند كه به آنها اعتراف كنند؛ كه اعتراف هم كردند. سرعت پيشرفت علمى ما سيزده برابر متوسط جهانى است؛ اين شوخى است؟ در عين حال با اين سرعت پيشرفت، ما هنوز از لحاظ علمى عقبيم. ببينيد ما چقدر عقب بوديم! با اينكه بيش از ده برابرِ متوسط سرعت جهانى داريم حركت ميكنيم، هنوز عقبيم. پس اين سرعت را بايد حفظ كرد. اين بخشى است كه دشمن اعتراف ميكنند؛ يك بخشهائى هم هست كه دشمن نبايد اعتراف كند، اعتراف هم نميكند؛ در زمينه‌ى سياسى همين جور است، در زمينه‌ى اجتماعى همين جور است، در زمينه‌ى سازندگىِ كشور همين جور است، در زمينه‌ى آگاهى و بصيرت عمومى همين جور است؛ اينها را دشمنان ما در تبليغاتشان، در اظهاراتشان مصلحت نميدانند بگويند، كه مبادا ملت ما را تشويق كنند به پيشرفت اين كار. درخصوص اقتدار ملى و آبروى بين‌المللى هم سرعت پيشرفت بايد با همين نسبت ملاحظه شود. اين پيشرفتها به بركت انقلاب است. اما در عين حال اين پيشرفتها همچنان كم است؛ بايد اين پيشرفتها افزايش پيدا كند.
اگر ملت ايران همين سرعت و شتاب پيشرفت را ــ چه در زمينه‌ى علمى، چه در زمينه‌ى سياسى، چه در زمينه‌ى اجتماعى، چه در زمينه‌ى فرهنگى و معرفتى ــ حفظ كند، بلاشك زمان زيادى طول نخواهد كشيد كه در جايگاه شايسته‌ى خود قرار خواهد گرفت؛ آن چيزى كه شايسته‌ى ملت ايران است. بخش زيادى از اين مسئله با آموزش و پرورش ارتباط دارد، بخش مهمى از آن به مديران كشور در زمينه‌هاى اجرائى ارتباط پيدا ميكند؛ اينها است كه مسائل كشور را حساس ميكند در نظر هر انسان بصير و بيننده‌اى؛ اينها است كه حماسه لازم دارد. بدون حماسه، اين جهشها به وجود نمى‌آيد. آن وقتى كه حماسه باشد، شور و نشاط باشد، جهش قابل تصور است؛ ميتوان فرض كرد كه جهش انجام بگيرد. ما در دوران دفاع مقدس اين را امتحان كرديم؛ در هر جائى هم كه مردم مشاركت داده شدند، اين را امتحان كرديم. ان‌شاءالله در زمينه‌ى حماسه‌ى سياسى و حماسه‌ى اقتصادى هم بايد اين را ملت ايران به چشم ببيند؛ و بخش زيادى از اين، به عهده‌ى شما معلمين عزيز است.
اميدواريم خداوند متعال به شماها توفيق بدهد؛ روح مطهر شهداى عزيزمان و امام بزرگوار را از همه‌ى شما و ما راضى كند؛ ما را در زمينه‌ى وظائف مهمى كه در مسائل گوناگون كشور داريم، ان‌شاءالله به راه راست هدايت كند و دستگيرى فرمايد.
والسّلام عليكم و رحمة‌الله و بركاته
 

منبع : سایت مقام معظم رهبری

 

تعداد بازدید از این مطلب: 180
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تعداد صفحات : 2
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد


شکر گذار خداوند هستم از اینکه فرصتی برایم مهیا شد تا با ایجاد وبلاگ سبک زندگی اسلامی تلاش خود را در جهت اجرای قوانین اسلامی در زندگی تبلیغ کنم. امیدوارم خداوند نیز از این کارم خشنود شود. و این جمله از قول مقام معظم رهبری پایان بخش سخنان من : ((سبک زندگی بخش اصلی و حقیقی " تمدن سازی نوین اسلامی" را تشکیل می دهد.))


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود